ابتداي عاشقي
دوستت دارم
گاه انسان بايد در سختي باشد
تا به ديگري دست ياري دهد
گاه انسان بايد با بخت بد روبرو شود
تا هدفش را بهتر بشناسد
گاه به طوفان نياز است
تا او قدر آرامش را بداند
کاه بايد به او آسيب رساند
تا با احساس تر شود
گاه بايد در شک و ترديد باشد
تا به ديگري اطمينان دهد
گاه بايد در گوشه اي نتها بماند
تا واقعيت وجود خود را بشناسد
گاه بايد از شيفتگي رها شود
تا به آگاهي برسد
گاه بايد کاملا بي احساس باشد
تا بتواند همه چيز را حس کند
گاه بايد در اوج شور و احساس بود
تا به قلب او راه يافت
و او به روي عشق در بگشايد
چه بسيار از اينها را پشت سر گذاشته ام
و مي دانم
نه تنها ...
بلکه دوستش دارم