سلام دوست خوبم
خوبي؟
خيلي قشنگ بود به دلم نشست!
خوش باشي عزيزم
مي روم ز ديده ها نهان شوم ....
مي روم كه گريه در نهان كنم ...
يا مرا جدائي تو مي كشد ..
يا تو را مهربان كنم ..............
سر از بالين اندوه گران خويش برداريد...
در اين دوران كه از آزادگي نام و نشاني نيست ...
در اين دوران كه هر جا هر كه از زر در ترازو زور در بازوست ...
جهان را دست اين نا مردم صد رنگ بسپاريد ...
كه كام از يكديگر گيرند و خون يكديگر ريزند ....
در ين غوغا فرو مانند و غوغاها بر انگيزند ...
من بيقرار و تشنه ي پروازم ......
تا خود كجا رسم به هم آوازم ............
گنجشك پر شكسته ي باغ محبتم ...
تا كي در اين بيابان سر زير پر نهم ؟
شعر من مي ميرد و هنگام مرگش نيست
زيستن را در چنين آلودگي ها زاد و برگش نيست ........
بيا ره توشه بر داريم
قدم در راه بي پايان بگذاريم
ببينيم اسمان هر كجا ايا همين رنگ است
در كجاي اين فضاي تنگ بي آواز
من كبوترهاي شعرم را دهم پرواز ؟.......
آمدم خود را مگر پيدا كنم
كيف زرد كوچكي بر پشت
نيزه اي از آن قلمهاي نئي در مشت
گوش ها از شوز سرما سرخ
رهگذر بر سنگفرش راه ناهموار ...........
پاي اميد دلم اگر چه شكسته است
دست تمناي جان هميشه دراز است
تا نفسي مي كشم ز سينه ي پر درد
چشم خدا بين من بر روي تو باز است ...........
سلام يارا خانوم . شرمنده كه دير اومدم . رفته بودم مسافرت .
اين شعر واسه كي بود ؟ ميشه بگي ؟
موفق و هيمشه خندون باشي
سلام خواهر كوچولو
اومدم بهت سر بزنم ببينم كه احوالت چطوره ؟
خوب شكر خدااز اين شعر قشنگي كه نوشتي فهميدم كه سرحال و شادي .
خيلي خوشحال شدم .
به اميد ديدار