وبلاگ :
رز زرد من
يادداشت :
آواره
نظرات :
1
خصوصي ،
150
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
باران
تهران شبيه هرشب ديگر سياه بود
<\/h5>
در انتظار خنده ي كمرنگ ماه بود
<\/h5>
تهران قصيده اي كه نفسگير وپرملال
<\/h5>
تهران خطابه اي كه پر از اشتباه بود
<\/h5>
اين سوي شهر خنده ي تلخي به خون نشست
<\/h5>
آن سوي شهر اشك كسي قاه قاه بود
<\/h5>
تصوير پر تردد اين شهر خط خطي
<\/h5>
لبخند سرخ دختركي سربه راه بود
<\/h5>
وقتي گداي كوچه كمي دودمي گرفت
<\/h5>
تا مدتي براي خودش پادشاه بود
<\/h5>
اقليم پادشاهي اين شاه پاره وقت
<\/h5>
بن بست كوچه تابه سرچارراه بود
<\/h5>
از دختر و گدا چقدر حرف مي زنم؟
<\/h5>
اين بي گناه دختر آن بي پناه بود
<\/h5>
...يك كارمند شعر مرا خواندوپاره كرد
<\/h5>
بركاغذي نوشت كه:ردشد...سياه بود
<\/h5>