سلام وبلاگ خوبي داري

به منم يه سري بزن

سلام.خوبي ؟

منم رز زردم...البته رز زرد كوچولو...خوشحال ميشم بياي پيشم.

ماني بد جنس به دادم برس من تنبلم يا تو خب چي ميشه يه كم وقت بزاري خسيس

سلام. خوبي. آخه يه چهارتا لينك و لوگو حذف كردن چه كار داره.. خيلي تنبل بازي در مياريا.. من توي وبلاگ خودمم موندم . صدسال يكي يه دستي بهش ميكشم ...

توي مديريت وبلاگت.. اين گزينه رو كليك كن

سلام سارا. خوبي .. اخرش لينك دوستانت رو مرتب كردي يا نه؟ بازم وبلاگت داره ميره توي كما كه!

سپاس دوست خوبم

در من هزار حرف نگفته
هزار درد نهفته
هزاران هزار دريا هر لحظه در تپيدن و طغيانند
در من هزار آهوي تشنه
در خشکسال دشت پريشانند
در من پرندگان مهاجر
ترانه هاي سفر را
در باغ هاي سوخته مي خوانند
با من که در بهار خزانم قصه هاي فراواني ست
با من که زخم هاي فراواني
بر گرده ام به طعنه دهان باز کرده اند
هر قصه يک ترانه
هر ترانه خاطره اي ديگر
هر عشق يک ترانه ي بيدار است
در خامشي حضورم ، حرف مرا بفهم
يا براي عشق ، زباني تازه پيدا کن
تا درد مشترک
زبان مشترکمان باشد
حرف مرا بفهم و مرابشنو
اين من نه ،‌ آن من ديگر
آنکس که پنجره ي چشم هاي من او را
کهنه ترين قاب است

سلام.

سلام.

چه عجب. خسته نباشي. ميبينم كه دوباره ...

راسي اين شعر سهراب به گوشم خيلي غريبه .. البته شايدم من با شعراي سهراب غريبم .. ولي باحال بود ..

اميدوارم اين شروعت مثل اون قبلي نباشه ...