• وبلاگ : رز زرد من
  • يادداشت : آواره
  • نظرات : 1 خصوصي ، 150 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    + AB 

    سلام . وبتون خيلي زيباست .

    پيش منم بيا منتظرم .

    سلام .من كه گفته بودم يه چند وقتي نميتونم آنلاين شم . :( حالا ميتوني مارو با همون سايه هه يكي بدوني كه با يه باد از بين ميره .
    سلام سارا ... ممنون كه مياي سر ميزني به من و ما رو يادت نرفته ... منم وجدانا نتونستم بيام مگر نه حتما پيش شما ميامدم .... شعر قشنگي از فريدون مشيري نوشتي تو وبلاگت و شعر جالبي از ابتهاج رو تو نظر ها گذاشتي .... ( اون شعرشو شنيدي : براي روزنبرگ ها و اون يكي :بر سواد سنگفرش راه ) خيلي قشنگن .... خوشحال شدم يه سري بهم زدي و اميدوارم از اينكه سر زدم بهت خوشحال شده باشي ( من فكر كنم تب دارم !)
    سلام عزيزم... خيلي وقت بود كه بهت سر نزده بودم ... ببخشيد...ولي بايد بگم خيلي قشنگ بود ... آخه من عاشق شعراي فريدون مشيريم...... خوشحال ميشم اگه بهم سر بزني... راستي با تبادل لينك چطوري؟؟؟ ...حتما بهم بگو ... موفق باشي ... باي

    خيلي زيبا بود . همين

    موفق و هميشه خندون باشي

    پري

    پري بودي و با من راز كردي

    به ناز و عشوه عشق آغاز كردي

    مرا آواز دادي ، چون رسيدم

    كبوتر گشتي و پرواز كردي

    پاي اميد دلم اگر چه شكسته است

    دست تمناي جان هميشه دراز است

    تا نفسي مي كشم ز سينه ي پر درد

    چشم خدا بين من بر روي تو باز است ...........

    عشق فرصتي براي پرواز كردن ، به هوا پريدن و زمين خوردن به آدم ميدهد و اين عالي است ! ...موفق وشاد باشيد

    من غريبه ي ديروزم ...../ آشناي امروز .../ و فراموش شده ي فردا .../ پس در آشنايي امروز مي نگرم تا در فراموشي فردا يادم كني ........
    سلام عزيزم .... خوبي ؟؟؟؟ بهت تبريك مي گم وبلاگت خيلي توپ شده ..... پس چرا ديگه به ما سر نمي زني ؟؟؟؟؟؟ منتظرت هستم !!! قربونت مريم

    سلام خانومي .. اين چندمين باره كه ميام اما از شما خبري نيست ... منتظر حضور گرمتون ن ن ن ن ن ن ن ن ...........هستم .

    بيا در كوچه باغ شهر احساس

    شكست لاله را جدي بگيريم

    اگر نيلوفري ديديم زخمي

    براي قلب پر دردش بميريم

    بيا در كوچه هاي تنگ غربت

    براي هر غريبي سايه باشيم

    بيا هر شب كنار نور يك شمع

    به فكر پيچك همسايه باشيم

    بيا ما نيز مثل روح باران

    به روي يك رز تنها بباريم

    بيا در باغ بي روح دلي سرد

    كمي رويا ي نيلوفر بككاريم

    بيا در يك شب آرام و مهتاب

    كمي هم صحبت يك ياس باشيم

    اگر صد بار قلبي را شكستيم

    بيا يك بار با احساس باشيم

    بيا به احترام قصه عشق

    به قدر شبنمي مجنون بمانيم

    بيا گه گاه از روي محبت

    كمي از درد ليلي بخوانيم

    بيا از جنگل سبز صداقت

    زماني يك گل لادن بچينيم

    كنار پنجره تنها و بي تاب

    طلوع آرزوها را ببينيم

    بيا يك شب به اين انديشه باشيم

    چرا اين آبي زيبا كبود است

    شبي كه بينوا مي سوخت از تب

    كنار او افق شايد نبوده ست

    بيا يك شب براي قلبهامان

    ز نور عاطفه قابي بسازيم

    براي آسمان اين دل پاك

    بيا يك بار مهتابي بسازيم

    بيا تا رنگ اقيانوس آبيست

    براي موج ها ديوانه باشيم

    كنار هر دلي يك شمع سرخست

    بيا به حرمتش پروانه باشيم

    بيا با دستي از جنس سپيده

    زلال اشك از چشمي بشوييم

    بيا راز غم پروانه ها را

    به موج آبي دريا بگوييم

    بيا لاي افق هاي طلايي

    بدنبال دل ماهي بگرديم

    بيا از قلبمان روزي بپرسيم

    كه تا حالا در اين دنيا چه كرديم

    بيا يك شب به اين انديشه باشيم

    به فكر درد دلهاي شكسته

    به فكر سيل بي پيايان اشكي

    كه روي چشم يك كودك نشسته

    به فكر سيل بي پايان اشكي

    كه ر.ي چشم يك كودك نشسته

    به فكر اينكه بايد تا سحرگاه

    براي پيوند يك شب دعا كند

    ز ژرفاي نگاه يك گل سرخ

    زماني مرغ آمين را صدا كرد

    به او يك قلب صاف و بي ريا داد

    كه در آن موجي از آه و تمناست

    پر از احساس&n

    سلام عزيزم

    خوب هستيد آپديت مي كني خبرم بده

    خسته نباشي دوست دارم ناناز

    سلام مرسي خانومي از اينكه به من سر زدي ...

    باز هم بيا خوشحال ميشيم .

    جادوي نگاهت

    چه مي شد گر دل آشفته من

    هر چشم تو عادت نمي كرد

    و اي كاش از نخست آن چشمهايت

    مرا آواره غربت نمي كرد

    چه زيبا بود اگر مرغ نگاهت

    ميان راز چشمان تو مي ماند

    تو مي ماندي و او هم مثل يك كوچ

    ز باغ ديده ات هجرت نمي كرد

    تمام سايه روشن هاي احساس

    پر از آرامش مهتابيت بود

    و ليكن شاعر آينه ها هم

    به خوبي رك اين وسعت نمي كرد

    زماني كه تو رفتي پاكي ياس

    خلوص سبز گلدان را رها كرد

    چه زيبا بود اگر از اولين گام نگاهم با دلت صحبت نمي كرد

    تو پيش از آنكه در دل پاگذاري

    تمام فال هايم رنگ غم داشت

    ولي تو آمدي و بعد از آن دل

    بدون چشم تو نيت نمي كرد

    هجوم لحظه هاي بي قراري

    مرا تا عمق يك پرواز مي برد

    و جز با آسمان ديدگانت

    دلم با هيچ كس خلوت نمي كرد

    نگاهم مثل يك مرغ مهاجر

    به دنبال حضورت كوچ مي كرد

    به غير از انتظارت قلب من را

    اين گونه بي طاقت نمي كرد

    تو مي ماندي كنار لحظه هايم

    ولي اين شادماني زود مي رفت

    و تا مي خواست دل چيزي بگويد

    تو مي رفتي و او فرصت نمي كرد

    دلم از پشت يك تنهايي زرد

    نگاهش را به چشمان تو مي دوخت

    ولي قلب تو قدر يك گل سرخ

    مرا به كلبه اش دعوت نمي كرد

    و حالا انتهاي كوچه شعر

    منم با انتظاري مبهم و زرد

    ولي ايكاش جادوي نگاهت

    غزل هاي مرا غارت نمي كرد

    سلام خوبي وب قشنگي داري عزيز . موفق باشي .به من هم سري بزن
    goftam to shirine mani.....gofta tofarhadi magar?.....goftam kharabat mishavam.....gofta to abadi magar?.....goftam nadadi del be man.....gofta to jan dadi magar? goftam ze kooyat miravam...gofta to azadi magar?.....goftam faramoosham makon.....gofta to dar yadi magar?.....goftam khamoosham salha.....gofta to faryadi magar? goftam ke bar badam made.....gofta nabar badi magar?
     <      1   2   3   4   5    >>    >